اى قوم به حج رفته کجایید کجایید

معشوقه همینجاست بیایید بیایید

معشوق تو همسایه دیوار به دیوار

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

گر صورت بى صورت معشوق ببینید

هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن راه بدان خانه برفتید

یک بار ازین خانه برین بام برآیید

آن خانه لطیف است نشانهاش بگفتید

                                             از خواجه آن خانه نشانى بنمایید

ثروت بی پایان

زکات علم انتشار آن است.ابوریحان بیرونی زمانی که در بستر مرگ بود دوستش به بالین وی آمد.او از دوستش پاسخ معمایی را که چند ی پیش مطرح نموده بود را پرسید.دوست وی در این وضعیت دوست نداشت که بگوید ولی ابوریحان گفت:دوست عزیز بگو کدام یک بهتر است  پاسخ مساله را بدانم و از دنیا بروم یا ندانسته و نادان بمیرم.دوستش پاسخ را گفت ولی هنوز از در خانه خارج نشده بود که صدای شیون از خانه  ابوریحان برخاست.

زگهواره تا گور دانش بجوی

اهمیت این موضوع آنقدر است که خداوند در قرآن می فرماید:

     آیا کسانی که می دانند با آنانکه نمی دانند برابرند؟

و حضرت علی در کمال فروتنی می فرمایند:

هرکس به من کلمه ای بیاموزد مرا بنده و عبید خود کرده است.

و در می یابیم که علم و دانش ثروتی تمام ناشدنی است.

شما در این باره چه نظری دارید؟آنها را برایمان بنویسید.

خدایا سپاس

ای خدایِ مهربان دست به سویِ تو دراز می کنم ،تویی که بی نیاز از همه چیز هستی و همه نیازمند به تو می باشند. 

  با تو سخن خواهم گفت ازحرفهای نا گفته ای که که سینه ام را می فشارد و توان گفتن آنها را به کسی جز تو ندارم.

می خواهم از مشکلات حل ناشده و از دردورنجی که در آن هستم ،بگویم .

نا گهان عقل از درون فریاد بر می آوَرَد:  راه عشق سخت و دشوار است .

 سر برمی دارم،به آسمان نگاه می کنم، پروردگارا تمام ناملایمات را به جان می خرم  و از ته قلبم می گویم:

خدایا سپاس

با بحث و گفتگو در بین دوستان و یا آشنایان،به سوالات زیر پاسخ دهید.

با توجه به متن درس بگویید که چرا نویسنده نمی تواند حرفهایش را به کس دیگری بگوید؟

چرا همه انسانها به خدا نیازمندند و او بی نیاز از همه است؟