کد ماوس
http://savadamuzi.ParsiBlog.com | ||
سوال 20 : صراحت شیخ محمود شبستری در رد فلسفه و عقلانیت برای من قابل پذیرش نیست. لطفاً در این خصوص توضیح فرمائید. پاسخ: اگر مقدمه ای را که اینجانب بر کتاب گلشن راز نوشته ام مطالعه کنید پاسخ این سوال و امثال آنرا خواهید یافت و نیز در کتاب گزیده فیه ما فیه طرح و پاسخ سوال درباره عشق و عقل آمده است . اجمالا می توانم بگویم که شیخ محمود خود فیلسوف بوده و سر عناد با فلسفه را ندارد و مقصودش از آن فلسفه مورد انتقاد گرایش هایی است که در بعضی از علما به عقل گرایی محض و انکار معنویات و فلسفه ماوراءالطبیعه از خود نشان داده اند ،همچنین خود مولانا گاه گاه متعرض فلاسفه و فلسفه شده است اما چنان نیست که با گوهر عقل و استدلال مخالفتی داشته باشد . همچنین اگر علاقه مند باشید می توانید به کتاب 365 روز در صحبت مولانا که در آن اینگونه نظریات به تفصیل مورد بحث قرار گرفته مراجعه نمائید.
سوال21 : لطفاً هدف خداوند را از خلقت هستی توضیح فرمائید. پاسخ: خداوند خورشید حقیقت است که ازلاً و ابداً می درخشد و آفتاب او که عالم را پرکرده است لازمه ذات اوست . او به خود نگفته است که خوب است عالم را بیافرینم ، برای این یا آن هدف ، بلکه عوالم بی نهایت همه تجلی ذات اوست و هدف طبیعی این تجلی ستایش زیبایی و خیر و خوبی است که موجد عشق است و عشق نه هدف بلکه عین آفرینش است که در تمام ذرات عالم حضور دارد. گر سر برون کردی مهش روزی چو قرص آفتابذره به ذره در هوا لیلی و مجنون آمدی دیوان شمس
سوال22 : من چند سالی است که در مورد خدا مطلب می خوانم و هرچه قدر هم که جلوتر می روم مطالب برایم نامفهوم تر می شود من لیسانس ریاضی هستم و نتوانستم هیچ مطلبی را بیابم که عمیقا و با دلیل و برهان قاطع به دلم بنشیند. لطفاً من را راهنمائی فرمائید. پاسخ: معروف است که در جشن نودمین سال تولد برتراند راسل بانویی که گرایش های دینی خشک داشت به راسل گفت اگرشما ( اکنون که به پایان عمر خود نزدیک شده اید ) به عالم دیگر بروید و خدایی باشد و از شما باز خواست کند چه خواهید گفت؟ راسل گفت : اگر چنین باشد و خداوند از من بپرسد که چرا به وجود من ایمان نیاوردی خواهم گفت "فقدان دلایل کافی". سوال23 : من در افغانستان زندگی می کنم ولی زادگاهم ایران است. در آستانه ازدواج هستم ولی نمی دانم چطور می توانم به همسرم اعتماد کنم. اینجا انسانها با ادیان و مذاهب مختلف زندگی می کنند. لطفاً راهنمائیم کنید. پاسخ: تشکیل زندگی مشترک مهمترین واقعه درزندگی هر مرد و زن است و شایسته است که هر دو طرف کمال اهتمام را در انتخاب درست بجای آورند. ظواهر ادیان و مذاهب نقشی در خوبی و بدی و شایستگی و ناشایستگی افراد ندارد. آنچه مهم است عشق به زیبایی و دانایی و نیکویی است. عشق به این سه وصف بدین معنی است که شخص اینها را بیش از خود دوست داشته باشد و هیچگاه بخاطر منافع شخصی حق زیبایی را پایمال نکند و حقیقتی را زیر پای نگذارد و نیرنگی در کار نیاورد. مهربانی و خدمت بی انتظار به دیگران جوهر نیکویی و اصل عمل صالح است و کنجکاوی و تلاش برای فهم حقیقت در جهان مایه علم است و حساسیت نسبت به صورتهای موزون و ناموزون جوهر هنرمندی است . با این معیارها باید اشخاص را سنجید . به صرف آنکه کسی خود را مسلمان یا مسیحی یا پیرو دین دیگر بداند شایستگی برای امری پیدا نمی کند . جوهر ادیان یکی است و همه مبتنی بر ایمان به خداست که او سرچشمه نیکویی ، زیبایی و دانایی است و ایمان به اینکه در جهان هستی با اعمال متفاوت ما از راست و دروغ و صداقت و ریا و عدالت و ظلم به گونه های متفاوت رفتار خواهد شد . کسی نمی تواند ظلم کند ، دروغ بگوید و خیانت کند و منتظر حوادث خوب در زندگی باشد. اگر با کسی عزم زندگی مشترک دارید شایسته است با همین معیارها او را بیازمائید . سوال 24 : از خودم راضی نیستم. کارهای نامطلوب و ناموزون زیادی انجام داده ام. ظاهری آراسته دارم و باطنی آشفته مانند دوریان گری. آیا راهی هست که به آغوش خوبی برگردم و جبران کنم؟ پاسخ: آفرین بر شما که با کمال صداقت در پیشگاه حقیقت سخن می گوئید . من ایمان دارم که شما در هر مرحله ای که هستید می توانید نه به طبقه اول جهنم بلکه به طبقات متعالی بهشت خود را برسانید زیرا با کریمان کارها دشوار نیست . خداوند در قرآن مکرر کسانی را تحسین کرده است که ابواب هستند یعنی چه بسیار که لغزشی می کنند ولی هر بار به نزد پروردگارشان باز می گردند. کمیت گناه نقشی در توبه ندارد. اگر دل شما از آن کارها که به نظر خودتان اهریمنی و گناه آلود آمده است آزرده است و آنرا نمی پسندید نشان عبور از دوزخ است زیرا عبور از دوزخ چیزی جز بیرون آمدن از وهم و فریب گناهان نیست. اگر به راستی دلتان برای خوبی تنگ شده است مطمئن باشید که خوبی نیز مشتاق شما است و پیامبر فرمود کسی که از گناه توبه کند چون کسی باشد که هر گز گناه نکرده است و به قول مولانا توبه همچون عصای موسی است و همه دروغها و تیرگیها را می بلعد. گناه اهریمنی آن است که آدمی دانسته و با قصد قبلی حق کسی را زیر پا بگذارد . اگر آدمی ظلمی نمی کند و تجاوز و تعدی به حقوق کسی نمی کند اهریمنی نیست. حسد و غرور ، هر دو از صفات شیطان است و شما اگر به گوهر انسانی خود را که همان نَفَس الهی است و همه فرشتگان به او سجده کرده اند نظر کنید می توانید این دو صفت بزرگ شیطانی را به راحتی از خود دور کنید و اگر شیطان به شما سجده نکرد شما هم دیگر به شیطان سجده نکنید و او را از خود مایوس کنید . زهی سعادت که آدمی در نقطه ای از زمان زندگی اش به این آگاهی برسد که شما رسیده اید و خود را از چنگال دیو برهاند. این شما و این راه بهشت اینک فرس و اینک نگار سوار شوید و به بوی خوش آن سرو خرامان بروید. اما در مورد کسانی که احساس می کنید دینی به گردن آنها دارید از جمله همسر و فرزندان می توانید با همین چرخش و گردش به سوی خوبی با محبت و کارهای نیکو همه را جبران کنید . ضروری نیست که فرد فرد آنها را از احوال خود با خبرکنید ولی می توانید خیر و برکت وجودتان را به هر کسی که از شما آزرده است برسانید.
سوال25 : من با خواندن قرآن درست یا غلط متوجه شدم که خدا فرق زیادی بین زن و مرد گذاشته است و این مسئله خیلی مرا ناراحت کرده است. لطفاً در صورت امکان راهنمایی فرمائید. پاسخ: چون پاسخ به این سوال نیاز به بسط مقال دارد شما را به مطالعه کتابهای زیر دعوت می کنم : 1-What is Right with Islam نوشته امام عبد الرئوف 2- حقوق زن در اسلام اثر خانم موراکی البته کتابهای بسیار دیگری نیز می توانید روی شبکه جهانی رایانه (اینترنت) بیابید که مسئله را برای شما روشن می کند. (The right of women in Islam) . فرقهایی که بین زن و مرد هست بیشتر جنبه زمانی ، مکانی و اجتماعی و سنتی داشته است وگرنه در همه مسائل اساسی زنان با مردان برابرند با این امتیاز که زن بیش از مرد نماینده حضور الهی در جهان است و دین و عرفان بیشتر به چراغ دل او روشن است و مردان اگر چه در طول تاریخ هزاران ظلم به زنان کرده اند اما در عین حال دانایان روزگار مقام زن را برتر از مرد دانسته اند و روح او را به خدا نزدیکتر شمرده اند . کتاب مرد و ابرمرد (Man and Superman) اثر برنارد شاو در این زمینه نکته های لطیفی دارد و مولانا گفته است که زن گویی مخلوق نیست بلکه خالق است و پرتو رحمت نامتناهی الهی است. پرتو حق است آن ، معشوق نیستخالق است او گوئیا مخلوق نیست مثنوی
سوال 26 : به نظر شما کدام سلسله از سلسله های تصوف رو به حقیقت است؟ پاسخ: یکی از بزرگان را پرسیده بودند که سلسله شما به چه کسی می رسد ، پاسخ داده بود که کسی از سلسله به جایی نمی رسد. هر کس قدم در راه خدا یعنی عشق به زیبایی و دانایی و نیکویی بردارد بی گمان رستگار است و هر سلسله ای که به این راه می رود بر حق است.
سوال 27 : در ترجمه قران در سوره مائده آیه 95 " یا اَیُّهَا الذَّینَ امَنوُا لا تَقْتُلوُا الصَّیْدَ وَ اَنْتُمْ حُرُمٌ وَّ مَنْ قَتَلَه مِنْکُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَم"، ابوی مرحوم النَّعَم را نعمت ها معنی کرده است. النَعَم در کتاب لغت به معنی چهارپا می باشد و جمع آن انعام است ولی النِعَم به کسر نون جمع نعمت است مثل اینکه در ترجمه آیه اشتباه شده است . لطفاً در این خصوص توضیح فرمائید. پاسخ: این آیه در مورد نهی از صید در احرام است که اگر شخص چنین کاری کند باید کفاره بپردازد و کفاره آن صیدی است در قیمت مشابه آن صیدی که کرده است. آن صید می تواند از چهارپایان باشد و یا هر نعمت دیگری که برابر آن صید باشد مقبول است و ضرورتی ندارد که حتما از چهارپایان باشد . درست است که کلمه النعم در این آیه به معنی چهارپایان است و احتمالا در چاپهای بی مسئولیتی که از ترجمه مرحوم الهی قمشه ای صورت گرفته چنین اشتباهی رخ داده است.
سوال 28 : در داستان بانوی حصاری آنجا که جوان طبلی به دست گرفت و از طریق بازتابها در قلعه را پیدا کرد ، منظور از بازتابها چیست؟ پاسخ: بازتاب پاسخی است که انسان دائما از آدمیان می گیرد و می شنود و در چهره آنها ، در راه رفتن آنها ، عکس العملی که در موضع حسادت یا حرص یا تواضع و فروتنی از خود نشان می دهند در انسانهای مختلف متفاوت است.
سوال 29 : در قرآن، خداوند هرموقع که می خواهد مطلبی را بیان کند ، نمی گوید من و می گوید ما .. مثلا ما گفتیم ، ما انجام دادیم و .... . حال آنکه، ما می دانیم ذات احدیت یکتاست، این امر چه معنایی دارد؟ پاسخ: در قرآن هم از "من" و هم از "ما" بهره گیری شده است و شاید وقتی خداوند از خود به کلمه "ما" یاد می کند در حقیقت قوانین کلی عالم را بیان می کند و هنگامی که از "من" می گوید ما را در پیش چشم می بیند ، چنانکه ما او را با چشم دل می نگریم و ما به او و او به ما عشق می ورزد و چنان ارتباطی بین همه بندگان و پروردگار است که همه خدا را از خودشان می دانند و می گویند "خدای من".
سوال 30 : آیا مرگ باعث جدایی همیشگی افراد از نزدیکان خود می شود؟ پاسخ: یکی از نام های روز قیامت یوم الجمع است به این معنی که انسان از هر کسی که جدا شده است و شوق دیدار او را دارد ، به دیدار او خواهد رسید.
سوال 31 : چگونه رفتار کنم تا به عنوان یک شخص دیندار از دنیا بروم ؟ پاسخ: شما با یک دینی به دنیا آمده اید و آن دین عشق به زیبایی و دانایی و نیکویی است و اگر زندگی خود را وقف علم و اخلاق و هنر کنید به عنوان یک شخص دیندار از دنیا خواهید رفت. البته در عشقی که به زیبایی و دانایی و نیکویی دارید اگر با کتاب با کرامتی مانند قرآن آشنا شوید و دریابید که این کتاب نیز بر محور زیبایی و دانایی و نیکویی می گردد و این سه صفت از صفات خداوند است طبیعتاً برکات بیشتری به شما خواهد رسید.
سوال 32 : لطفاً کتابی در زمینه زیبایی شناسی به من معرفی کنید. پاسخ: کتاب زیبایی شناسی اثر کروچه ترجمه فواد روحانی
سوال33 : آیا این جمله صحیح است که هر چه را شرع به آن حکم می کند ، عقل نیز به آن حکم می کند ؟ پاسخ: بلی ، خداوند همه انسانها را هماهنگ با فطرت خود آفریده و سرشت ما همان سرشت الهی است و دین ما بر مبنای فطرت همان عشق به زیبایی و دانایی و نیکویی است و هر دین دیگری که باشد باید بر این فطرت استوار گردد. یعنی هر راه و روش و آداب و آیینی که شخص بر می گزیند باید به امضاء عقل فطری که فرمانده کلی وجود ما است برسد. پیغمبر اکرم عقل را رسول داخلی معرفی کرده اند که رسول خارجی یعنی نبی ، احکام خود را به رسول داخل عرضه می کند و فرموده اند هر چه شرع من بدان حکم می کند ، عقل نیز همان را حکم می کند.
سوال 34 : در کتاب 365 روز با قرآن و همچنین ترجمه مرحوم مهدی الهی قمشه ای ، در آیه 62 سوره بقره ، قوم "صَّابِئِینَ" ستاره پرستان ترجمه شده است . لطفاً در خصوص این قوم (صَّابِئِینَ ) توضیحات بیشتری بفرمائید. پاسخ: ترجمه استاد فقید مهدی الهی قمشه ای از کلمه "صابئین" با معتبرترین منابع دین شناختی از جمله کتاب "آثار الباقیه" از ابوریحان بیرونی کاملاً هماهنگ است و بسیاری از مفسران بزرگ و نامی نیز بدین نظر گراییده اند که صابئین پرستندگان کواکب و نیرین یعنی خورشید و ماه بوده اند الا آنکه ستاره پرستی صابئین مانند پرستش و ستایش آتش نزد زردشتیان است که آتش پرستی در برابر خدا پرستی نیست بلکه به قول فردوسی پاک زاد : مگویی که آتش پرستان بدند پرستنده پاک یزدان بدند و باید گفت که در بسیاری ادیان اسماء تشبیهی خداوند بر اسماء تنزیهی غلبه کرده و مظاهر مورد احترام در سطح عوام به جای پروردگار یکتا معرفی شده اند. ابوریحان بیرونی خود شخصاً در سفر هند با پیشوایان دینی هندوان و مذاهب دیگر گفتگو داشته و بدین نتیجه رسیده است که بر خلاف تصور عامه ، بودائیان یا کریشنائیان و هندوان بت پرست نیستند بلکه آنها به خدای یگانه یکتا معتقدند که سرچشمه تمامی آفرینش است و این بت ها که مظاهری از زیبایی و خوبی و عشق و وفاداری بوده اند به اشتباه نزد عامه عنوان خدا یافته اند. اما در آیه مورد بحث باید گفت که خداوند بعد از صابئین کلمه "من" را نیز آورده که معنی "هر کس" یا "هر انسانی" یا "هر فرد آدمیزاد" و امثال این معانی را در خاطر می آورد و همچنین به نظر می آید که در این آیه خداوند عنوانها و اسمهایی چون مومن و یهود و ترسا و صابئی و هندو و بودائی و زردشتی و غیره را نفی فرموده و خاطر نشان کرده است که این عنوانها هیچ یک به تنهایی مایه رستگاری نیست و آنچه مایه رستگاری هر انسانی با هر عنوان دینی است همان "ایمان به آفریدگار واحد" و "ایمان به روز رستاخیز و روز پاداش و جزا" و "انجام کارهای صالح" است که آدمی را می رهاند و به بهشت می رساند و کار صالح نیز چنانکه عامه مفسران گفته اند و اینجانب نیز بر آن تکیه کرده ام ارتباطی به اعمال آئینی که در شریعت های گوناگون متفاوت است ندارد بلکه عمل صالح همان کارهایی است که همه مردم از هم انتظار دارند و یکدیگر را به انجام آنها می ستایند و فرا می خوانند و با این تعبیرات است که کثرت گرایی مذهبی نیز می تواند تحقق یابد. سوال35 : نیم ز کار تو غافل همیشه در کارم... اگر خداوند چنین نظری نسبت به بندگانش دارد، پس برای مثال تکلیف صدها کودکی که این روزها در شمال آفریقا در اثر قحطی جان خود را از دست می دهند چیست؟ پاسخ: طرح این سوال نشانه روح پاک و عدالت جوی شماست که بی عدالتی را نه از جانب مردمان و نه از جانب پروردگار نمی پسندد. اما مسئله عدالت در جهان کبیر یعنی در کل آفرینش نیاز به بحثهای طولانی و بیش از آن به مطالعات مناسب در حکمت و ادبیات دارد و ممکن است شخص پس از انس با بزرگانی چون مولانا و شکسپیر و امثال آنها آهسته آهسته دریابد که چگونه است این عدالت پروردگار که تعارضی با این همه رنج و محنت در جهان و بیداد ظالمان ندارد بلکه در ساحتی و در بعدی و از نگاهی ما باید همگی برای احراز عدالت و رفع محرومیت در جهان بکوشیم و از نگاهی دیگر و در ساحتی دیگر بدانیم که خطایی بر قلم صنع نرفته و هر چه آن خسرو کند شیرین بود: نیست در دایره یک نقطه خلاف از کم و بیش عارفان گفته اند که آن ساحت دوم عشق است در وسیعترین معنی خود که سعدی گفت : و این همان ساحت است که هاتف اصفهانی گفت: در فرهنگ هندوان به خصوص در معارف کریشنایی و ودائی برای رفع این گونه اشکالات که "چرا یکی در خانواده ای ثروتمند بدنیا می آید و از همه مواهب برخوردار می شود و یکی در گوشه ای از جهان در میان فقر و مسکنت بدنیا می آید و یا از گرسنگی می میرد یا به سختی روزگار می گذراند" گفته اند ارواح آدمیان بارها و بارها به این عالم می آیند و اگر در دوره ای کارهای ناپسند کرده باشند و در همان دوره جزای آنرا نیابند دور بعد در سختی و محنت زاده می شوند و رنجی که بر آنها است در حقیقت برای تکامل روح آنهاست و آن رنج را کارما می نامند و معتقدند هر کس باید کارمای خود را به دوش بکشد و این نظریه را در مجموع تناسخ می نامند. اما به نظر ما این شیوه مشکلات را حل نمی کند و مسئله عدالت الهی همچنان زیر سوال می ماند و به نظر ما راه همان طریق عشق و معرفت است که به تدریج در دل آدمی سّر این قضیه مکشوف می شود و پاسخ کوتاهی در چند کلمه نمی توان به آن داد.
سوال36 : اگر دنیا، برزخ، آخرت و... را به شکل یک سیستم ببینیم، آیا راه خروجی از این سیستم وجود دارد به شکلی که هنوز ماهیت خود را به عنوان یک انسان حفظ کرده باشیم؟ پاسخ: آری آدمی می تواند از همه مدارج هستی و از همه سیستمها بیرون جهد و به قول نظامی خطاب به انسان گوید: دور تو از دایره بیرون تر است در کتاب "در قلمرو زرین" و نیز در کتاب "در صحبت مولانا" در گوشه و کنار آن به این نکته مکرر اشاره شده است که آدمی به تعبیر شکسپیر موجودی شگفت و نامتناهی است و هیچ حد و مرزی برای پرواز او وجود ندارد.
سوال37 : من به هیچ گروهی گرایش ندارم و هدفم را از آفرینش و بودن نمی دانم و همچون آونگی معلق هستم. شما چگونه من را راهنمایی می کنید؟ پاسخ: زهی سعادت که به هیچ گروه و فرقه ای گرایش ندارید و در بند اندیشه های خاصی نیافتاده اید و می توانید مستقیماً فطرت الهی خود را به کمک بطلبید که پیر مغان شما و خضر راه شماست. شما با تمام وجود احساس می کنید که عاشق زیبایی و دانایی و نیکویی هستید و دلتان می خواهد هر چه بیشتر از این سه گوهر برخوردار شوید پس روشن است که باید دنبال کسب معرفت و کسب هنر و رسیدن به خلق خوش و مهربانی و وظیفه شناسی و فضیلتهای دیگر اخلاقی باشید چون از دیگران همین انتظار را دارید . بنابراین تکلیف شما روشن است خداوند شما را برای رسیدن به کمال آفریده است و مسیر را نیز در فطرت شما نهاده است . البته مطالعه کتابهای خوب و رسیدن به حضور بعضی بزرگان می تواند چراغ فطرت شما را روشن تر کند.
سوال38 : نظر شما در خصوص حجاب چیست؟ پاسخ: شما می توانید به قطعه 231 از کتاب "در صحبت قرآن" مراجعه نمائید و بخصوص نظر مولانا را در تمثیل حجاب بخوانید. حجاب در اصل یک توصیه ایمنی است و برای حفظ زن از خطرات احتمالی وضع شده است.
سوال39 : کتاب تاریخ تمدن در لیست کتابهای مورد تائید شما در وب سایت رسمی نیست. آیا خواندن آنرا توصیه می کنید؟ پاسخ : تاریخ تمدن توسط شخصیتهای گوناگون و به زبانهای گوناگون در جهان بسیار است از جمله تاریخ تمدن اسلام به قلم گوستاو لوبون . تاریخ تمدن 11 جلدی ویل دورانت نیز کتاب ارزشمندی است. البته ترجمه فارسی آن همه جا به مرتبه کمال نیست و اگر بتوانید متن انگلیسی آن را مطالعه کنید بهتر است. در عین حال کتابهای خوب کتابهایی است که مایه رشد و روشنایی می گردد اما ضرورت ندارد که خواننده با همه مطالب آن موافق باشد و آنها را بپذیرد اما خواندن کتابهای بزرگ که مجموعه ای از آنها را در سایت خود آورده ایم توسط بزرگان جهان توصیه شده است. تاریخ تمدن ویل دورانت نیز مشمول همین قاعده است.
سوال40 : چرا دانته یکی از بزرکترین فیلسوفان اروپا وجهان ، نبی اکرمو دانشمندان مسلمان ایرانی را در جهنم بهبدترین شکل ترسیم کرده است؟ پاسخ : بزرگی دانته در شعر و شاعری است و او را در کنار شکسپیر و هومر از بزرگترین شخصیتهای ادبی جهان می شناسند. آنچه در کتاب او مهم است این است که او جایگاه بدان و بدکاران را در جهنم نشان داده است و هیچ کار خوبی را به عواقب جهنم و برزخ گرفتار نکرده است. پیام کلی او در آیه زیر از قرآن خلاصه می شود: و من یعمل مثقال ذره خیرا یره در این کتاب عموماً اشتباه در حکم نیست اما اشتباه بیشتر در تشخیص مصداق است که اغلب ناشی از تبلیغات سوء برخی متولیان متعصب مسیحی بوده است . البته آنچه شما اشاره کردید نشان نقصان او در شیوه نگرش به عقاید مختلف است اما از عظمت کار او در حفظ میراثهای فرهنگی مسیحیت نمی کاهد. ضمناً ما مکرر اشاره کرده ایم که مطالعه کتابهای بزرگ مایه رشد و روشنایی است اما ضرورتی ندارد که خواننده همه مطالب آن کتابها را پذیرا شود اما مطالعه آنها توسط بزرگان جهان توصیه شده است. [ دوشنبه 93/4/16 ] [ 10:32 صبح ] [ ra-shariat ]
[ نظرات () ]
|
|